کد مطلب:41748 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

رفتار دوگانه











(شماری از زنان كه بی صبرانه به انتظار دیدن رسول خدا(ص) لحظه شماری می كردند) با اجازه آن حضرت وارد شدند. رسول گرامی از آن میان دخترش فاطمه را صدا زد و او را نزد خویش فرا خواند. فاطمه با چشمانی اشكبار، خود را بر پیكر پدر انداخت.

پیامبر خدا(ص) لحظاتی را با دخترش به آهستگی سخن گفت. لختی بعد فاطمه در حالی كه اشك از چشمانش می بارید از سینه پدر سر بر گرفت و دوباره با اشاره پدر در آغوش وی افتاد و پیامبر(ص) این بار هم كلماتی در گوش او زمزمه كرد.از شنیدن این سخنان (چهره فاطمه شكفته گشت و) تبسم بر لبهای او نقش بست.رفتار دوگانه، آن هم مقارن هم، حاضران را شگفت زده گرد. از سبب آن پرسیدند. (با توضیحی كه از او شنیدند معلوم شد كه) پیامبر خدا(ص) در نجوای نخستین از مرگ حتمی خود، خبر داده و فاطمه از شنیدن آن بی تاب و گریان گشته است. و در گفتگوی بعدی، پس از آنكه وی را به بردباری سفارش كرده است فرموده: فاطمه جان! بی تابی نكن. من از پروردگار خود مسئلت كرده ام كه تو نخستین فرد از خانواده ام باشی كه به من می پیوندی. فاطمه از شنیدن مژده دیدار پدر و پیوستن بزودی خود، شادمان گشته است.

قال علی (ع ):... ثم اذن للنسا فدخلن علیه فقال لابنته: ادنی منی یا فاطمه! فاكبت علیه فناجاها فرفعت راسها و عیناها تهملان دموعا فقال لها: ادنی منی فدنت منه فاكبت

[صفحه 257]

علیه فناجاها فرفعت راسها و هی نضحك فتعجبنا لما راینا فسالناها فاخبرتنا انه نعی الیها نفسه فبكت، فقال: یا بنیه لاتجزعی فانی سالت ربی ان یجعلك اول اهل بیتی لحاقا بی، فاخبرنی انه قد استجاب لی. فضحكت....[1] .

[صفحه 258]



صفحه 257، 258.





    1. بحار، ج 22، ص 533؛ كشف الغمه، ج 1، ص 18.